گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
آغاز تا پایان - سیری در جنگ ایران و عراق
جلد سوم
بازتاب عملیات کربلای 08





از یک سو شرایط سیاسی و نظامی جنگ پس از عملیات کربلای 5 و از سوی دیگر اهمیت زمین منطقه شرق بصره، موجب گردید تا عملیات کربلای 8 که با «هدف محدوده نظامی» صورت گرفت، بازتاب و انعکاس نسبتا گسترده‌ای داشته باشد. در مورد این عملیات خبرگزاری فرانسه به نقل از ناظران در تهران چنین گزارش داد:
«اهداف عملیات جدید کربلای 8 ایران که صرفا نظامی است، محدود به نظر می‌رسد. ایران بدون تردید این بخش جنوبی را برای حمله انتخاب کرد تا مانع از تحکیم خطوط دشمن در آنجا شود.» [200] .
در واقع، گزارش خبرگزاری فرانسه معطوف به این مطلب بود که این عملیات در تداوم سلسله تلاشهای ایران در این منطقه و برنامه ریزی برای انجام عملیات به سمت بصره، معنا و مفهوم دارد.
به نظر می‌رسد که مطالب اعلام شده از سوی ایران درباره‌ی انهدام ماشین جنگی عراق در عملیات کربلای 5 و سپس اظهارات رئیس جمهوری در مورد

[ صفحه 173]

عملیات کربلای 8 مبنی بر اینکه با این عملیات «باز هم تهدید نسبت به بصره بیشتر و جدی‌تر شد و مطمئنا این ضربات رژیم عراق و ماشین جنگی‌اش را از کار خواهد انداخت.» [201] در تجزیه و تحلیل رسانه‌های خارجی از اهداف و نتایج عملیات کربلای 8 بی‌تأثیر نبود، چنانکه روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از یک کارشناس اروپائی نوشت:
«عملیات ایران نشان داده است که جمهوری اسلامی ایران همچنان بر این تاکتیک برای نابودی ماشین جنگی عراق مصمم است، در عین حال این توان را هم دارد که هر زمان و در هر گوشه‌ای از جبهه دست به عملیات موفق بزند.» [202] .
در ضمن برخی دیگر از تحلیلگران هدف عملیات را ارزیابی میزان توان دفاعی عراق در شرق بصره ذکر کردند. [203] همچنین تشدید حملات عراق در خلیج فارس به مراکز نفتی و نفتکشها، موجب گردید که عملیات کربلای 8 به عنوان تلافی آن اقدامات تلقی شود. آقای هاشمی نیز در خطبه‌های نماز جمعه بخشی از اهداف عملیات کربلای 8 را پاسخ به شرارتهای بعثیون در «خلیج فارس» ذکر کرد. [204] .
تلاقی زمان عملیات کربلای 8 با برگزاری مراسم چهل و هشتمین سالگرد تشکیل حزب بعث، موجب گردید که عراق بلافاصله به منظور تحت الشعاع قرار دادن بازتاب این عملیات، به تاسیسات نفتی جزیره سیری که یکی از مبادی صادرات نفت ایران بود، حمله کرده خسارات قابل ملاحظه‌ای را به آن وارد آورد، به گونه‌ای که تا ساعتها بهره برداری از اسکله مذکور امکان پذیر نبود. به هر حال پیروزی عملیات کربلای 8 همانند پیروزیهای دیگر ایران در ابتدا از سوی عراق و کلیه حامیانش مورد تکذیب قرار گرفت، چنانکه رادیو اسرائیل به نقل از کارشناسان نظامی گفت:
«به احتمال قوی نیروهای ایرانی در عملیات موسوم به کربلای 8 در

[ صفحه 174]

جبهه بصره موفق به پیشروی نشده‌اند و نبرد به صورت ساکن ادامه دارد.» [205] .
اما با گذشت زمان و عینیت پیروزی ایران، عراق سرانجام زبان به اعتراف گشود و متعاقب آن خبرگزاریها چنین گزارش دادند:
«عراق دیروز اعتراف کرد که مناطقی را در جریان حمله جدید ایران در شرق بصره از دست داده است. اعتراف عراق به از دست دادن زمینهایی در نزدیکی بصره، در اطلاعیه نظامی این کشور منعکس شده است.» [206] .
دعوت ایران از خبرنگاران خارجی برای بازدید از منطقه آزاد شده در عملیات نیز به منزله‌ی پیروزی جدید ایران مورد تأکید قرار گرفت. بدین ترتیب، در آستانه سال 66 ضمن آنکه موفقیت حاصله از عملیات کربلای 8 در منطقه شرق بصره، از سوی رسانه‌های خارجی مورد تأیید قرار گرفت، به عنوان ضعف و ناتوانی روحی و روزافزون عراق نیز ارزیابی شد.

[ صفحه 177]


ضمیمه‌

نقش و موقعیت سپاه در سال 1365

تلاشها و اقدامات سپاه پاسداران در سال 65 و متعاقب آن موقعیت برتر سیاسی - نظامی ایران در برابر عراق، ابعاد و برجستگی نقش تعیین کننده سپاه در جنگ و تحولاتی را که این نیروی انقلابی پشت سر نهاده، ترسیم و مورد تأکید قرار می‌دهد.
در واقع عرصه‌ی جنگ برای سپاه بزرگترین میدان آزمایش و آموزش بوده است. در میان قدرت انطباق سپاه و قابلیتهای این نیرو در برخورد با شرایط و ضرورتهای انقلاب، بزرگترین ویژگی آن است که از یک سو عاملی مؤثر در حل معضلات انقلاب و جنگ و از سوی دیگر عامل افزایش توان سپاه محسوب می‌شود.
با آغاز جنگ و ناتوانی سیستم کلاسیک کشور برای دفع تجاوز، سپاه به رغم آنکه فاقد سازمان مناسب برای درگیری با دشمن بود، لیکن بر حسب تعهد و اعتقاداتی که داشت، در جهت رهنمودهای حضرت امام خمینی به طور همه جانبه وارد عرصه‌ی جنگ شد. مقابله با متجاوزان در محورهای

[ صفحه 178]

مختلف بویژه در خرمشهر که سپاه پیش از این در آنجا از سازماندهی مناسبی برخوردار شده بود، [207] بارزترین جلوه نقش این نیرو در جنگ محسوب می‌شد.
در مراحل آغازین جنگ، انتظار امام و مردم مبنی بر بیرون راندن متجاوزین به رغم وعده‌های بنی صدر و تأکید وی بر انجام عملیات بر مبنای علمی! تحقق نیافت و تنها موجب اتلاف وقت و از میان رفتن امکانات فراوان شد. در واقع، گر چه بنی صدر برای کسب پیروزی در جهت تغییر اوضاع سیاسی داخل کشور به سود خود تلاش می‌کرد، لیکن مسیری را طی می‌نمود که هرگز او را به مقصد نمی‌رساند؛ چنانکه عملیات انجام شده طی این مقطع از جنگ در غرب رودخانه کرخه، هویزه و روی جاده ماهشهر - آبادان با شکست و ناکامی همراه شد. همین مسأله یکی از دلایل عمده تشدید درگیری داخلی و پدید آوردن غائله 14 اسفند 59، توسط بنی صدر بود. از سوی دیگر، رشد قابلیت و توانایی سپاه بویژه ارائه طرح شکستن حصر آبادان برابر تدبیر حضرت امام و تصویب این طرح در شورای عالی دفاع، وضعیت جدیدی را در روند تحولات کشور به وجود آورد که آزادسازی مناطق اشغالی و کسب پیروزیهای نظامی و ثبات سیاسی از نتایج و دستاوردهای آن بود.
در این مدت با وجود همکاری و وحدت مقدس ارتش و سپاه به هنگام آزادسازی مناطق اشغالی، پیچیدگی و روند تحولات جنگ و ضرورتهای جدید، منجر به شرایطی شد که عملا دو نیرو با توجه به تفکر حاکم، ساختار و

[ صفحه 179]

سازمان و همچنین بافت روحی آنها، از شرایط لازم برای انجام عملیات مشترک برخوردار نبودند. عدم حصول پیروزی قطعی در عملیات رمضان آغاز بروز نظریات متفاوت در خصوص نحوه طرحریزی و اجرای عملیات در جنگ بود. در عین حال، نظر به ضرورتهای جنگ، تدابیر حضرت امام مبنی بر همکاری عملیات همچنان در سطح فرماندهان دو نیرو برقرار بود و بر همین اساس، عملیات والفجر مقدماتی طرحریزی و آماده‌ی اجرا شد. مجددا پس از بروز نظریات متفاوت، برابر تصویب شورای عالی دفاع، عملیات والفجر 1 در چارچوب نظریات برادران ارتش و فرماندهان آنها اجرا شد که در عین حال هر دو عملیات با ناکامی مواجه گردید.
در پی پیدایش وضعیت جدید، سپاه تدریجا به این نتیجه رسید که با توجه به ضرورت ادامه جنگ و شکستن بن بست حاصله از یکسو و از سوی دیگر اهمیت و لزوم اعمال نظریات طراحان و فرماندهان این نیرو، که از تفکر، روحیه، جسارت، ابتکار و جذابیت خاص آنان نشأت می‌گرفت، چاره‌ای جز طرحریزی و اجرای مستقل عملیات ندارد. در این چارچوب، از اوایل سال 62 منطقه هورالهویزه و جزایر مجنون توسط سپاه برای انجام عملیاتی که بعدا به عملیات خیبر معروف شد، انتخاب گردید. تغییر زمین و تاکتیک به این امید صورت گرفت که با غافلگیر ساختن دشمن، امکان حصول پیروزی فراهم شود، بویژه آنکه طی عملیات پیشین (رمضان و والفجر مقدماتی) هیچ گونه موفقیت قابل ملاحظه‌ای حاصل نشده بود و این مسأله جمهوری اسلامی را در روند سیاسی - نظامی جنگ با شرایط دشواری مواجه نموده بود.
شناسایی و آماده سازی منطقه عملیاتی خیبر طی یک سال مستقلا توسط سپاه با رعایت حفاظت دنبال می‌شد. سرانجام پس از تصویب طرح در

[ صفحه 180]

شورای عالی دفاع، چنین مقرر شد که برادران ارتش نیز جداگانه در محور جنوبی شرق بصره (منطقه زید) به انجام عملیات مبادرت نمایند. در این عملیات، سپاه دو لشکر پیاده و یک تیپ زرهی خود را در کنترل عملیاتی ارتش قرار داد و متقابلا یک لشکر زرهی ارتش نیز که مأموریت پدافند از منطقه طلائیه تا کوشک را بر عهده داشت، در کنترل عملیاتی سپاه قرار گرفت.
در پایان سال 63 نیز در عملیات بدر همچنان ارتش و سپاه به طور مشترک ولی با فرماندهی سپاه (که از برادران ارتش تنها سرهنگ صیاد شیرازی از این موضوع اطلاع داشت). به انجام عملیات مبادرت ورزیدند، لیکن از اسفند 63، سپاه پیرو ضرورتهای موجود و تصویب شورای عالی دفاع و فرماندهی عالی جنگ، تصمیم به اجرا مستقل عملیات و با فرماندهی خود گرفت و این روند در طول 5 / 3 سال (تا پایان جنگ) تداوم یافت که بجز عملیات کربلای 4 تمامی عملیات سپاه همراه با موفقیت کامل بوده است.
حکم حضرت امام (قدس سره الشریف) در سال 64 مبنی بر تشکیل سه نیرو در سپاه موجب گردید تا سپاه با توجه به حمایت و پشتیبانی امام، به گسترش و توسعه توان رزمی خود اقدام کند و طرح گسترده‌ای را برای شکستن بن بست جنگ ارائه نماید. در واقع نظر به اینکه هیچ یک از مناطق تصرف شده در عملیات مشترک انجام شده توسط ارتش و سپاه، پس از فتح خرمشهر، منتهی به تأمین و تثبیت کامل نشده بود، از نظر مسئولین سپاه تغییر این وضعیت مستلزم گسترش سازمان رزمی سپاه و جذب 1500 گردان نیرو بود که با بسیج امکانات کشور قابل اجرا بود. با پیدایش شرایط جدید و مصوبه شورای عالی دفاع مبنی بر اجرای عملیات مستقل از سوی سپاه و ارتش، سپاه منطقه عملیاتی فاو را انتخاب کرد و مقرر شد ارتش نیز در منطقه

[ صفحه 181]

شلمچه (که بعدها در آنجا عملیات کربلای 5 صورت گرفت) به اجرای عملیات مبادرت نماید. همچنین قرار شد سپاه علاوه بر منطقه فاو، در جزیره ام الرصاص به عنوان تک پشتیبانی عملیات فاو، اقدام به حمله نماید.
با توجه به این که عملیات فاو اصلی و عملیات شلمچه فرعی بود، طی جلساتی در حضور فرماندهی عالی جنگ و با تدابیر ایشان، امکانات برای هر دو عملیات تخصیص داده شد.
پس از حل معضلات اساسی عملیات و تکمیل طرح مانور و تامین پشتیبانیهای مورد نظر به طور نسبی و سازماندهی قرارگاه‌ها و یگانهای سپاه، عملیات والفجر 8 در روز 20 / 11 / 1364 با قرائت رمز عملیات توسط فرماندهی کل سپاه، آغاز شد. یگانهای نیروی زمینی سپاه با یورش به استحکامات دشمن از محورهای مختلف، تهاجم خود را آغاز کردند. بدین ترتیب برجسته‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات جنگی جمهوری اسلامی توسط بسیجیان و پاسداران جان بر کف و پشتیبانی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی [208] و تلاش و ایثار برادران جهاد سازندگی به اجرا در آمد.
سرانجام سپاه طی 75 روز جنگ هدفهای موردنظر را پس از تصرف، تأمین کرد و نزدیک به 800 کیلومتر مربع از زمینهای دشمن آزاد و بیش از 50000 نفر از نیروهای آن کشته و زخمی و حدود 3000 نفر اسیر شدند ضمن اینکه غنایم قابل ملاحظه‌ای نیز به دست آمد.
پس از فتح فاو تغییر توازن جنگ به سود ایران در سال 65، جمهوری اسلامی ایران را با وضعیت جدیدی روبرو ساخت. طی این سال کلیه تحرکات دشمن اساسا معطوف به تغییر وضعیت به سود خود بود و متقابلا

[ صفحه 182]

جمهوری اسلامی نیز تلاش می‌کرد تا ضمن حفظ برتری، امتیازات سیاسی لازم را کسب نماید.
در این روند، نقش نیروهای سپاه در جنگ، نقش اصلی و محوری بود، چنانکه سپاه با تلاشها و اقدامات دشمن موسوم به استراتژی دفاع متحرک مقابله کرد و طی آن قدرت جابجایی و انعطاف خود را در برابر وضعیتهای متغیر نمایان ساخت. طوری که عملیات کربلای 1 را برای آزاد سازی مجدد مهران و عملیات کربلای 3 را روی اسکله الامیه طرحریزی و اجرا کرد. در این میان، طرحریزی و اجرای دو عملیات گسترده و بزرگ کربلای 4 و 5 را در فاصله کمتر از دو هفته به صورتی تحسین برانگیز انجام داد. هجوم به پیچیده‌ترین مواضع و استحکامات دشمن در منطقه شرق بصره، در عملیات کربلای 5 موجب گردید تا عراقیها پس از تحمل تلفات بسیار، ناامید از عقب راندن نیروهای اسلام و بازپس گیری منطقه، «حفظ نیرو» را بر «حفظ زمین» ترجیح داده و از ادامه تلاش خودداری نمایند. کسب این پیروزی «موقعیت ایران» را که بر اثر تشدید فشارهای همه جانبه در آستانه «تغییر و تحول» بود، مجددا تثبیت کرد. عراقیها نیز متقابلا پس از شکست در عملیات کربلای 5 با بی‌اعتمادی نسبت به آمریکا، به مسکو متمایل شدند. ایران هم برای بهره برداری از اهرم شوروی در سطح بین المللی و مقابله با فشارهای آمریکا، مناسبات نسبتا گسترده‌ای را با مسکو آغاز کرد و نسبت به روند تحولات افغانستان بویژه انجام مذاکرات صلح از خود تمایل نشان داد.
اجرای عملیات کربلای 8 در منطقه شرق بصره و تداوم اهداف عملیات کربلای 5 به عنوان آخرین تحرک نظامی ایران در منطقه جنوب، در شرایطی از سوی سپاه انجام گرفت که جمهوری اسلامی یکی از پرحادثه‌ترین مقاطع جنگ را پشت سر نهاده و تنها با اتکا به کسب پیروزی نظامی توانست موقعیت سیاسی - نظامی خود را بهبود بخشد.

[ صفحه 183]

در واقع، مقاومت در برابر اراده سیاسی آمریکا و شوروی و مقاومت در برابر حجم گسترده تهاجمات هوائی، دریائی و زمینی دشمن و همچنین پیشروی در جبهه‌های نبرد،بویژه در منطق شرق بصره، از مهمترین دستاوردهای عملیات نظامی جمهوری اسلامی در سال 65 بود که عمدتا از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طرحریزی و اجرا شد.
به عبارت دیگر، اقدامات و تلاشهای نظامی در سال 65 به عنوان عامل اساسی منجر به تداوم حیات و بقاء سیاسی و نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی شد و متقابلا ناتوانی استکبار جهانی را در تحمیل اراده و خواسته‌های سیاسی‌اش برای خاتمه بخشیدن به جنگ بر همگان نمایاند.
سلسله عملیات انجام شده از سوی سپاه طی 5 / 6 سال گذشته و بویژه در سال 65، موجب گردید تا به گونه‌ای غیر قابل تردید، ویژگیها و برجستگیهای فرماندهی و طرحریزی سپاه و کنترل و هدایت عملیات این نیروی انقلابی بر همگان آشکار شود، به عنوان نمونه نشریه آبزرور چاپ انگلیس با اعتراف به اشتباهات غربیها در ارزیابی توان و قابلیت سپاه نوشت:
«به رغم آنچه اوایل در مورد تاکتیکهای خام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفته می‌شد، این نیرو موفق به کسب پیروزیها و پیشرفتهائی شده است که فرماندهان نظامی رسیدن به آن را غیرممکن می‌دانستند...
سپاه پاسداران هم اکنون مشغول آموزش نیروهای هوائی و دریائی خود می‌باشد. این سپاه به مثابه یک نیروی ایدئولوژیکی مسلح، فشارهای 5 / 6 ساله جنگ را تحمل کرده است.» [209] .
بدین ترتیب، موقعیت برتر ایران در برابر عراق پس از فتح فاو و

[ صفحه 184]

پیروزیهای حاصله در سال 65 و تداوم آن با پیشروی در شرق بصره طی عملیات کربلای 5 وکربلای 8 تماما نمایانگر این مسأله بود که جمهوری اسلامی به هر میزانی که از ابزار و توانمندی نظامی برخوردار باشد و حمایت و پشتیبانی لازم را از مردم توانای نظام کسب کند، به همان میزان از نتایج ارزشمند آن در صحنه سیاسی و نظامی برخوردار خواهد شد و در صحنه بین المللی که کلیه مناسبات و روابط بر اساس قدرت شکل گرفته است، منطقی جز این کارآمد و مفید نخواهد بود.